b3da

شعر

b3da

شعر

خرسندی و قناعت

دوشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۲:۲۱ ق.ظ

خرسندی را به طبع در بند

می باش بدانچه هست خرسند

جز آدمیان هر آنچه هستند

بر شقه قانعی نشستند

در جستن رزق خود شتابند

سازند بدان قدر که یابند

چون وجه کفایتی ندارند

یارای شکایتی ندارند

آن آدمی است کز دلیری

کفر آرد وقت نیم سیری

گر فوت شود یکی نواله اش

بر چرخ رسد نفیر و ناله ش

گر تر شودش به قطره ای بام

در ابر زبان کشد به دشنام

ور یک جو سنگ تاب گیرد

خرسنگ در آفتاب گیرد

شرط روش آن بود که چون نور

ز آلایش نیک و بد شوی دور

چون آب ز روی جان نوازی

با جمله رنگها بسازی

ساقی ز ره بهانه برخیز

پیش آر می مغانه برخیز

آن می که به بزم ناز بخشد

در رزم سلاح و ساز بخشد

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۲/۰۸
محمد سیفی

نظامی گنجه ای

نظرات  (۱)

۰۸ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۲:۲۰ حسین امیرحسینی
سلام دادا خوبی مطالب خوبی هست  خسته نباشید موفق باشی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی